کسانی که هنوز نتوانسته اند مقدمه مناسبی را برای مکاشفه های موجود در این زمینه شنیده باشند "هدیه زندگی در اراده الهی" ، که عیسی مسیح به لوئیزا واگذار کرده است ، بعضی اوقات از تعصب و دغدغه اشخاصی که این مقدمه را تحریک کرده اند ، گیج می شوند: "چرا اینقدر تأکید بر پیام این زن غیر روحانی ایتالیایی است که بیش از 70 سال پیش درگذشت؟"
شما می توانید چنین مقدمه ای را در کتاب ها پیدا کنید ، تاج تاریخ, تاج تقدس, خورشید اراده من (منتشر شده توسط خود واتیکان) ، راهنمای کتاب بهشت (که حکایت از آن دارد) ، آثار پدر. جوزف ایان نوازی و منابع دیگر. این از درباره لوئیزا و نوشته هایش:
لوئیزا در 23 آوریل 1865 متولد شد (یکشنبه ای که بعداً سنت جان پل دوم طبق درخواست خداوند در نوشته های سنت فاوستینا بعنوان روز یکشنبه رحمت الهی اعلام کرد). او یکی از پنج دختری بود که در شهر کوچک کوراتو ، ایتالیا زندگی می کرد.
از همان سال های ابتدایی ، لوئیزا شیطانی را گرفتار کرد که در خواب های ترسناک برای او ظاهر شد. در نتیجه ، او ساعتهای طولانی را به دعای تسبیح و استعانت از حفاظت سپری کرد مقدسین تا اینکه او به "دختر مری" تبدیل شد و سرانجام در یازده سالگی کابوس ها متوقف شدند. در سال بعد ، عیسی شروع به صحبت درونی با او کرد ، به خصوص پس از دریافت مقدس مقدس. هنگامی که او سیزده ساله بود ، او در دیدی که از بالکن خانه اش شاهد آن بود ، به او ظاهر شد. در آنجا ، در خیابان پایین ، او جمعیت و سربازان مسلحی را دید که سه زندانی را هدایت می کردند. او عیسی را به عنوان یکی از آنها شناخت. وقتی او به زیر بالکن او رسید ، سر خود را بلند کرد و فریاد زد:روح ، به من کمک کن! " با احساس عمیق ، لوییزا از آن روز به عنوان روح قربانی به جبران گناهان بشر ، خود را پیشنهاد داد.
در حدود چهارده سالگی ، لوئیزا شروع به تجربه بینایی و ظهور عیسی و مریم همراه با رنجهای جسمی کرد. در یک مورد ، عیسی تاج خارها را روی سرش گذاشت و باعث شد بیهوش شود و توانایی غذا خوردن را به مدت دو یا سه روز از دست بدهد. این به پدیده ای عرفانی مبدل شد که به موجب آن لوئیزا به عنوان "نان روزانه" خود به تنهایی در مسجد مقدس زندگی می کند. هرگاه اعتراف كننده مجبور به خوردن غذا می شد ، هرگز نتوانست غذا را هضم كند ، غذایی كه دقایقی بعد دست نخورده و تازه بیرون آمد ، گویی كه هرگز خورده نشده است.
لوئیزا به دلیل خجالت پیش خانواده اش ، که علت رنجهای او را نمی فهمیدند ، از خداوند خواست این آزمایشات را از دیگران پنهان کند. عیسی بلافاصله با اجازه دادن به بدنش این درخواست را پذیرفت حالت بی حرکت و سفت و سختی که تقریباً انگار مرده به نظر می رسید. تنها زمانی بود که کشیشی نشانه صلیب را بر روی بدن خود گذاشت که لوئیزا توانایی های خود را بازیافت. این حالت عرفانی چشمگیر تا زمان مرگ وی در سال 1947 ادامه داشت - و پس از آن مراسم تشییع جنازه ای که موضوع کمی بود. در آن دوره از زندگی خود ، هیچ بیماری جسمی نداشته است (تا اینکه در پایان تسلیم ذات الریه شد) و با وجود اینکه شصت و چهار سال در تختخواب کوچکش بود ، هرگز زخم بستر را تجربه نکرد.
درست همانگونه که مکاشفه های حیرت انگیز در مورد رحمت الهی که عیسی مسیح به سنت فاوستینا واگذار کرده است ، تشکیل می دهند تلاش نهایی خدا برای نجات (قبل از آمدن دوم او به لطف) ، بنابراین آیات او درباره اراده الهی که به بنده خدا واگذار شده لوئیزا پیکارکارتا است تلاش نهایی خدا برای تقدیس. رستگاری و تقدیس: دو آرزوی نهایی که خداوند نسبت به فرزندان عزیز داشته است. اولی پایه و اساس دوم است. بنابراین ، مناسب است که افشاگری های فاوستینا ابتدا به طور گسترده ای شناخته شدند. اما ، در نهایت ، خدا آرزو نمی کند که ما رحمت او را بپذیریم ، بلکه زندگی خود را به عنوان زندگی خود بپذیریم و بدین ترتیب مانند خود او شویم - تا حد ممکن برای یک موجود. در حالی که خود مکاشفه های فاوستینا ، مرتباً بر این حرمت جدید زندگی در اراده الهی دلالت می کنند (مانند مکاشفات بسیاری از دیگر عرفای کاملاً تأیید شده از 20thقرن) ، به لوئیزا واگذار شده است كه پیشگام اصلی و "دبیر" این "مقدسات جدید و الهی" باشد (همانطور كه پاپ سنت جان پائول دوم نامیده است).
در حالی که افشاگری های لوئیزا کاملاً ارتدوکس است (کلیسا بارها و بارها این موضوع را تأیید کرده است و حتی تاکنون نیز اکثراً آنها را تصویب کرده است) ، با این وجود ، آنچه را که صریحاً می گویند ، شگفت انگیزترین پیام ممکن است تصور کنند را ارائه می دهند. پیام آنها به حدی ذهن آور است که شک یک وسوسه اجتناب ناپذیر است و سرگرم کردن آن خواهد بود دعوت می شود ، اما برای این واقعیت که هیچ دلیل منطقی برای تردید در صحت آن باقی نمی ماند. و پیام این است: پس از 4,000 سال آماده سازی در طول تاریخ نجات و 2,000،XNUMX سال آماده سازی حتی بیشتر از مواد منفجره در تاریخ کلیسا ، کلیسا سرانجام آماده دریافت تاج خود است. او آماده است تا آنچه را که روح القدس در تمام زمان او را راهنمایی می کند دریافت کند. این هیچ کس غیر از مقدسات ادن نیست - مقدساتی که مریم نیز با روشی بسیار کاملتر از حتی آدم و حوا از آن لذت می برد -و اکنون برای سؤال در دسترس است. این تقدس "زندگی در اراده الهی" نامیده می شود. این فیض فیض است. این تحقق کامل دعای "پدر ما" در روح است که اراده خدا در شما انجام می شود همانطور که توسط مقدسین در بهشت انجام می شود. این جایگزین هیچ یک از فداکاری ها و شیوه های موجود نیست که بهشت از ما خواسته است - تکرار فداکاری ها ، دعا کردن تسبیح ، روزه گرفتن ، خواندن کتاب مقدس ، تسلیت دادن خود به مریم ، انجام کارهای رحمت و غیره - بلکه این موارد را می سازد. حتی بیشتر فوری و تعالی بخشیده ، زیرا ما اکنون می توانیم همه این کارها را به شکلی واقعاً منفی انجام دهیم.
اما عیسی مسیحی همچنین به لوئیزا گفته است که او فقط با چند روح در اینجا و آنجا که از این حرمت "جدید" زندگی می کند راضی نیست. او قصد دارد سلطنت خود را به بار آورد در سراسر جهان در دوره قریب الوقوع صلح جهانی. فقط به این ترتیب دعای "پدر ما" برآورده می شود. و این دعا ، بزرگترین دعایی که تاکنون دعا شده است ، پیشگویی مطمئنی است که توسط لب پسر خدا گفته شده است. پادشاهی او خواهد آمد. هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند جلوی آن را بگیرد. اما ، از طریق لوئیزا ، مسیح از همه ما التماس می کند که خودمان باشیم تا این پادشاهی را اعلام کنیم. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اراده خدا (همانطور که او عمق خود را به لوئیزا نشان داد)؛ ما به خواست خود زندگی کنیم و از این طریق زمینه را برای سلطنت جهانی خود آماده کنیم. وصیت های خود را به او بسپاریم تا او خودش را به ما بدهد.
"عیسی ، من به تو اعتماد دارم. انجام خواهد شد. وصیت می کنم لطفا در ازای خود به من بدهید. "
"بگذارید پادشاهی شما بیاید. بگذارید اراده شما در زمین همانطور که در بهشت انجام می شود انجام شود. "
اینها کلماتی هستند که عیسی از ما التماس می کند تا همیشه در ذهن ، قلب و لب های خود داشته باشیم. (دیدن در مورد لوئیزا و نوشته های او برای خلاصه ای از عرفان قابل توجه لوئیزا و وضعیت کلیسایی موجود در نوشتارهای او).