آنجلا - آزمایشات زیاد خواهد بود

بانوی ما زارو دی ایسکیا به آنجلا ، پیام کریسمس 2022:

امروز بعدازظهر مادر با لباس سفید ظاهر شد. مانتویی که دور او پیچیده شده بود نیز سفید و پهن بود، اما انگار از پشم بسیار سبک و کرکی درست شده بود. در آغوشی که به سینه‌اش بسته شده بود، بچه عیسی را در آغوش گرفته بود. او ناله های کوچکی می کرد، انگار گریه می کرد. مادر شیرین ترین لبخندها را داشت. به او نگاه می کرد و او را نزدیک نگه داشت. مریم باکره توسط فرشتگان بسیاری احاطه شده بود که آهنگی شیرین می خواندند. سمت راست او یک آخور کوچک بود. همه چیز را نوری عظیم احاطه کرده بود. باشد که عیسی مسیح ستایش شود…
 
بچه های عزیز، امروز اینجا در جنگل مبارکم با عیسی عزیزم نزد شما می آیم.
 
در حالی که مادر این را می گفت، نوزاد را در آخور خواباند و او را در پارچه سفید کوچکی پیچید. فرشتگان همه به کنار آخور فرود آمدند. باکره صحبت کردن را از سر گرفت.
 
فرزندان عزیز، او نور واقعی است، او عشق است. پسرم عیسی برای هر یک از شما فرزند شد، برای شما مرد شد و برای شما مرد. فرزندان من، عیسی را دوست داشته باشید، عیسی را می پرستید.
 
در این هنگام مریم باکره به من گفت: "دخترم، بیایید بی صدا ستایش کنیم." او در کنار آخور کوچک زانو زد و عیسی را می پرستید. ما مدت زیادی سکوت کردیم، سپس او دوباره صحبت کرد.
 
بچه های عزیز، از شما می خواهم که به اندازه کودکان کوچک باشید. عاشق عیسی باش امروز یک بار دیگر از شما دعوت می کنم که عیسی را در مراسم مقدس محراب بپرستید. بچه ها لطفا به من گوش کنید!»
 
سپس مادر برای هر یک از ما که حاضر بودیم دعا کرد و در پایان، همه را برکت داد.
 
به نام پدر ، پسر و روح القدس. آمین
 
 

در 26 دسامبر 2022:

امروز بعد از ظهر مادر به عنوان ملکه و مادر آسمان و زمین ظاهر شد. مادر لباسی به رنگ رز پوشیده بود و در یک مانتوی سبز آبی بزرگ پیچیده شده بود. همان مانتو هم سرش را پوشانده بود. بر سر او تاجی از دوازده ستاره بود. مادر دستانش را به نشانه استقبال دراز کرده بود. در دست راست او یک تسبیح مقدس بلند سفید مانند نور بود. در دست چپش شعله کوچکی می سوخت. مریم باکره پابرهنه بود و پاهایش بر روی جهان [کره زمین] تکیه داده بود. روی دنیا مار بود که مادر با پای راستش محکم گرفته بود. در جهان صحنه های جنگ و خشونت قابل مشاهده بود. مادر حرکت خفیفی انجام داد و مانتوش را روی دنیا کشید و آن را پوشاند. باشد که عیسی مسیح ستایش شود… 
 
بچه های عزیز، از حضور شما در جنگل مبارک من سپاسگزارم. بچه های من امروز همه شما را در مانتو می پیچم، تمام دنیا را در مانتو می پیچم. فرزندان عزیز، این هنوز برای شما زمان فیض است، زمان تبدیل و بازگشت به سوی خدا. سبک باشید فرزندانم!
 
وقتی مادر گفت "سبک باش"، شعله ای که باکره در دستانش گرفته بود بلند شد. از او پرسیدم: مادر نور بودن یعنی چه و چگونه می توانیم سبک باشیم؟  "دخترم، عیسی نور واقعی است و تو باید با نور او بدرخشی."
 
او دوباره شروع به صحبت کرد.
 
بله، بچه ها، سبک باشید! لطفا دیگر گناه نکنید. من مدت زیادی است که در میان شما هستم و شما را به تغییر دین دعوت می کنم، شما را به نماز دعوت می کنم، اما همه شما گوش نمی دهید. افسوس که از دیدن این همه بی تفاوتی، دیدن این همه بدی، دلم از درد پاره شده است. این دنیا به طور فزاینده ای در چنگال شیطان است و هنوز شما کنار می ایستید و تماشا می کنید؟ من به رحمت بیکران خدا اینجا هستم، اینجا هستم تا لشکر کوچکم را آماده و جمع کنم. بچه ها لطفا بی آمادگی گرفتار نشوید. آزمایش هایی که باید بر آنها غلبه کرد بسیار خواهد بود، اما همه شما آماده نیستید که آنها را تحمل کنید. بچه های عزیز لطفا به خدا برگردید. خدا را در اولویت زندگی خود قرار دهید و "بله" خود را بگویید. بچه ها، یک "بله" از ته دل گفت.
 
سپس مریم باکره از من خواست که با او دعا کنم. در پایان، او به همه برکت داد.
 
به نام پدر ، پسر و روح القدس. آمین
چاپ دوستانه، PDF و ایمیل
نوشته شده در پست, سیمونا و آنجلا.