سیمونا - به من گوش کن

بانوی ما از Zaro به سیمونا در 8 دسامبر سال 2021:

من مادر را دیدم. او تماماً لباس سفید پوشیده بود، روی سرش تاجی از دوازده ستاره و یک حجاب سفید ظریف بود، روی شانه هایش مانتوی آبی گشاد که تا پاهایش فرو می رفت، که برهنه بود و روی کره زمین قرار داشت. مادر دستانش را به دعا وصل کرده بود و بین آنها یک گل رز سفید و تاج تسبیح مقدس که گویی از قطرات یخ ساخته شده بود. باشد که عیسی مسیح ستایش شود…
 
فرزندان عزیزم شما را دوست دارم و از شما سپاسگزارم که به این ندای من عجله کردید. فرزندان من، خداوند شما را از هر فیض و برکتی سرشار کند. همانطور که گلبرگ های این گل رز بر شما نازل می شود، لطف خدا نیز نازل می شود. من شما را دوست دارم، فرزندانم، و بار دیگر می آیم تا از شما دعا کنم، دعا برای کلیسای محبوبم. 
 
در حالی که مادر این را می گفت، من شروع به دیدن کردم. در حالی که تصاویر پشت سر هم می آمدند، مادر کمی به جلو خم شد، دستانش را به سمت صورتش آورد و شروع به گریه کرد. اشک های خونی می گریست که از دستانش به دنیای زیر پایش می ریخت و با لمس آن تبدیل به گل می شد. سپس مادر پیام را از سر گرفت، چشمانش هنوز خیس از اشک اما با لبخندی شیرین.
 
من شما را دوست دارم، فرزندانم، شما را با عشقی بی اندازه دوست دارم. فرزندان من، بگذارید عیسی محبوب من، عیسی محبوب شما، در قلب شما متولد شود. او را با اشک ها و لبخندهایت بپوشان، با دعاهایت او را گهواره کن. او را دوست داشته باشید، فرزندان، و از او استقبال کنید، او را بخشی از زندگی خود قرار دهید. فرزندان عزیز من، عیسی محبوب من برای شما به دنیا آمد - برای شما او شگفتی هایی انجام داد. همچنین برای شما بود که مرد، و در قیام مرگ را نابود کرد - همه اینها را برای شما فرزندانم - تا از بند بدی رها شوید. من شما را دوست دارم، فرزندانم، وقتی به شما می گویم عیسی را دوست داشته باشید، به من گوش دهید. او را با تمام قلب خود، با تمام قدرت خود دوست بدارید. اکنون او را دوست داشته باشید - منتظر نباشید، او را دوست داشته باشید. 
 
مادر همه ما را با مانتو پوشاند و سپس از سر گرفت.
 
من شما را دوست دارم فرزندانم اکنون من برکت مقدس خود را به شما می دهم. ممنون که به من عجله کردید
چاپ دوستانه، PDF و ایمیل
نوشته شده در پست, پدرو رگیس.