من مادر را دیدم ؛ او همه لباس سفید پوشیده بود ، روی سرش تاج دوازده ستاره و یک مانتو سفید بود که شانه های او را نیز پوشانده بود و تا پای او که برهنه بود و روی دنیا قرار گرفته بود پایین می آمد. آغوش مادر به نشانه خوش آمد گویی باز بود و در دست راست او تسبیح مقدسی بلند وجود داشت که گویی از قطرات یخ ساخته شده بود. باشد که عیسی مسیح ستایش شود.
فرزندان عزیز ، بار دیگر برای درخواست دعا به شما مراجعه می کنم ، اما افسوس که تعداد کمی از فرزندانم به من گوش می دهند و توصیه های من را عملی می کنند. فرزندان من ، باور نکنید که خداوند به دعای شما احتیاج دارد. آنها برای شما هستند که ایمان خود را تقویت کنید ، به شما کمک کنند ، تا اطمینان حاصل کنید که روی بر نمی گردانید ، و در دروغ های این جهان گم نمی شوید. فرزندان من ، شما اغلب برای بسیاری از چیزها ، برای بسیاری از لذتهای کوچک خود وقت می یابید ، اما به طور فزاینده ای اغلب برای خداوند ، برای مقدسات ، برای دعا وقت ندارید. فرزندان من ، دعا سلاحی قوی در برابر شر است. فرزندان من ، خدای پدر خوب و عادل است ، او آنچه را که در قلب خود دارید می بیند و آنچه را که سزاوار آن است به هر فرد می بخشد. اکنون من نعمت مقدس خود را به شما می دهم. ممنون که به من سر زدید
نوشته شده در پست, سیمونا و آنجلا.