سیمونا و آنجلا - دود سیاه غلیظ کلیسای مقدس خدا را می پوشاند

عیسی به سیمونا در 17 آوریل 2022:

من نور عظیمی را دیدم و در نور عیسی برخاسته را دیدم. او تونیک سفیدی داشت و روی دست‌ها و پاهایش آثار شهوت داشت. عیسی آغوش خود را باز داشت. در سمت راست او ناقوس بزرگی وجود داشت، در اطراف او تعداد بی‌شماری از فرشتگان بودند که آللویا را می‌خواندند، و فرشته‌ای زنگ را با زنگ‌هایی هماهنگ با آللویا به صدا در می‌آورد. سپس فرشته ای گفت: ستایش پدر و پسر و روح القدس.
و من جواب دادم: امروز و همیشه. 
سپس عیسی فرمود:
 
"دوستان من، امروز روز شادی است. من نزد تو می آیم و از تو می خواهم که در ایمان ثابت قدم باشی. برادران و خواهران، آماده باشید - جهان توسط شیطان مورد هجوم قرار گرفته است، دود غلیظ سیاه کلیسای مقدس خدا را می پوشاند.
دوستان، من شما را دوست دارم و جانم را برای تک تک شما دادم.» 
 
سپس فرشته ای آمد و به من گفت: بیایید در سکوت پروردگار خود را بپرستیم. در مقابل پاهای او زانو زدم، عیسی را می پرستم، سپس همه کسانی را که خود را به دعای من تسلیم کرده بودند به او سپردم. سپس عیسی ادامه داد:
 
«دوستانم، فرزندانم، برادران و خواهرانم، هر سخن من مانند شبنم بر زمین فرود می‌آید و به سوی من بازنمی‌گردد، مگر آن‌که آنچه را که برای آن فرستاده‌ام به انجام رسانده باشم*، اما شما نسلی سنگدل هستید و آماده شکایت هستید. و برای محکوم کردن یکدیگر، و من بر روی صلیب برای شما مردم و هنوز هم برای شما رنج می کشم. تو همچنان مرا با گناهانت سوراخ می کنی. به من برگرد: منتظرت هستم. همه شما که خسته و مظلوم هستید پیش من بیایید تا به شما آرامش بدهم. فرزندان من، بیش از این به تأخیر نیندازید، روزهای تاریک در انتظار شماست: با پدر آشتی کنید. شما برای من برادر و خواهر، دوست و فرزند هستید.
 
اینک من برکت خود را به شما می دهم. به نام خدای پدر، خدای پسر و خدای روح القدس.»
 
*ر.ک. اشعیا 55: 10-11: «همانطور که از آسمان باران و برف می‌بارد و به آنجا بازنمی‌گردند تا زمین را سیراب کنند و آن را بارور و بارور کنند، و بذر به کاشتنده و نان به کسی که بکارد می‌دهد. می خورد، پس کلام من که از دهانم بیرون می آید، خواهد بود. خالی به سوی من برنمی گردد، بلکه آنچه را که مرا خشنود می کند انجام می دهد و به هدفی که برای آن فرستادم دست می یابد.»

بانوی ما زارو دی ایسکیا به آنجلا در 17 آوریل 2022:

امروز بعد از ظهر عیسی را دیدم. او تمام لباس سفید پوشیده بود. آغوشش به نشانه استقبال باز بود. اطراف او را نور سفید بزرگی احاطه کرده بود. روی دست ها و پاهایش آثار مصائب دیده می شد. پشت سر او در سمت راست صلیب بود، اما نورانی بود. پاهایش برهنه بود و بر دنیا تکیه داده بود. ستایش عیسی مسیح است.
 
"درود، فرزندان من، درود بر شما.
فرزندانم، برادران و خواهرانم، دوستانم، درود بر شما و بر تمام جهان.
فرزندان من، من اینجا هستم تا به شما آرامش بدهم. من راه، حقیقت و زندگی هستم.
فرزندان من، من آلفا و امگا هستم، آغاز و پایان، من زندگی واقعی هستم.
فرزندان من، از شما می خواهم که شاهد حق باشید. منافق نباشید: با جسارت و بدون ترس شهادت دهید. من همیشه با تو ام.
فرزندانم، من مادرم را در میان شما می فرستم زیرا آرزوی من و مادرم این است که همه شما نجات پیدا کنید.
من جانم را برای هر یک از شما دادم، هر قطره از خونم را برای نجات شما دادم، اما شما همچنان به من خیانت می کنید. من از شما التماس می کنم که مادرم را دیگر به گریه نکشید: قلب خود را به روی او باز کنید و دستان خود را به سوی او دراز کنید، او آماده است تا از همه شما استقبال کند و شما را در قلب من غوطه ور کند. بیش از این او را رنج نده، به او گوش کن.
او اینجاست تا به شما کمک کند، او در کنار عشق من است. من عشق هستم، من آرامش واقعی هستم.»
 
سپس عیسی دستان خود را دراز کرد، بر حاضران دعا کرد و همه را برکت داد:
 
به نام پدر ، پسر و روح القدس. آمین
چاپ دوستانه، PDF و ایمیل
نوشته شده در پست, سیمونا و آنجلا.