بانوی ما به یک روح بعید در 18 ژانویه 1995:
فرزندان زیبای من، این من، مادر شما هستم که امروز با شما صحبت می کنم. من واقعاً در حضور شما هستم و از شما می خواهم که دور هم جمع شوید تا من به شما آرامش بدهم و ضرورت صلیب های شما را برای شما توضیح دهم.
عزیزان زیبای من از صلیب های شماست که به قداست می رسد. من تصدیق می کنم که این تنها راه و مسیر واقعی به سوی تقدس است. میدانم که اکنون دیدن این سخت است، اما صلیبهای زندگی هدیههای بزرگی از جانب پدر هستند، زیرا بر روی صلیب، و تنها بر روی صلیب است که میتوانید واقعاً از خودتان ببخشید.
بر روی صلیب، هیچ انگیزه پنهانی وجود ندارد، هیچ سود خودخواهانه ای وجود ندارد، تنها رنجی که به طور شیرین به پروردگار ارباب داده شده است. در این پیشکش عشق است. در این پیشکش پذیرش اراده پدر است. و عشقی که می دهید بیش از حد قابل درک است، زیرا با اقیانوس صدقه پسرم یکی می شوید. و همه اینها در صلیب موجود است.
شادی کنید و تا جایی که می توانید تحمل کنید - و بدانید که اگر در دعا با من متحد شوید، بار آن هرگز زیاد نخواهد شد. شما همیشه قدرت خواهید داشت و مقصد نهایی شما مطمئن خواهد بود.
بچه های من الان در آرامش باشید دل هایت را آرام کن بگذار کلمات من وارد تو شوند و تو را به قلب پاک من نزدیک کنند.
خداحافظ.
این پیام را می توان در کتاب یافت: او که راه را نشان می دهد: پیام های آسمان برای اوضاع آشفته مابه همچنین در قالب کتاب صوتی موجود است: اینجا کلیک کنید.
این کتاب عالی برای خواندن هر روز از روزه است…