سیمونا و آنجلا - روزهای تاریکی وجود خواهد داشت

بانوی ما از Zaro به آنجلا در 8 آگوست 2020:

در این شب مادر ظاهر شد همه لباس سفید. مانتویی که دور او پیچیده شده بود و سر او را پوشانده بود نیز سفید بود ، اما گویی از یک حجاب ظریف ساخته شده است. روی سینه مادرش قلب گوشتی داشت که دارای خارهای خار بود. آغوش او به نشانه استقبال باز بود. روی سر او تاج ملکه را داشت و پاهای او برهنه ، روی جهان قرار گرفته بود. مادر یک دستمال سفید در دست راست خود داشت که نور زیادی می داد و تقریباً به پاهایش می رسید. مادر غمگین بود.
 
باشد که عیسی مسیح ستوده شود.
 
فرزندان عزیز ، متشکرم که امروز عصر دوباره در جنگل مبارک من هستید تا از من استقبال کرده و به تماس من پاسخ دهید. فرزندان من ، جهان به دعا نیاز دارد ، خانواده ها به نماز نیاز دارند ، کلیسا به نماز نیاز دارد و من به طور فزاینده ای بر این خواهش خواهم کرد که از شما دعا بخواهم. فرزندان من ، زمان کوتاه است. روزهای تاریکی و وحشت خواهد بود ، اما همه شما آماده نیستید ، و دقیقا به همین دلیل است که خداوند مرا در میان شما می فرستد. فرزندان من ، خدا می خواهد همه شما نجات پیدا کنید ، اما شما در چیزهای دنیا گرفتار هستید و فقط در لحظه های نیاز به سمت خدا می گردید. فرزندان كوچك ، لازم است هر روز خدا را تجربه كنید: از مقدسات دور نشوید ، از نماز فاصله نگیرید ، بگذارید زندگی شما نماز باشد. همه چیز را به خدا پیشنهاد دهید ، از پرسیدن او نترسید: خدا پدر است و تمام نقاط ضعف و نیازهای شما را می داند.
 
فرزندان من ، این مکان به واحه دعا تبدیل می شود. مواظب این مکان باشید و برای نماز خواندن عجله کنید ، از اینجا دور نشوید. در این مکان فضلهای بی شماری قرار خواهد گرفت.
 
در این هنگام ، پرتوهای نور صورتی ، سفید و آبی از دست مادر بیرون آمد و تمام جنگل ها را روشن کرد.
 
بچه ها ، اینها نعمتهایی هستند که هربار به آنها عطا می کنم. دعا کنید فرزندان من.
 
سپس با مادر دعا کردم و سرانجام او همه را برکت داد.
 
به نام پدر ، پسر و روح القدس. آمین
 

بانوی ما از Zaro به سیمونا در 8 آگوست 2020:
 
من مادر را دیدم: او یک جامه سفید ، کمربند طلایی در اطراف کمر داشت ، روی سرش تاج دوازده ستاره و یک حجاب سفید ظریف بود که به عنوان یک مانتوی نیز خدمت می کرد و به سمت پاهای لخت او که در جهان قرار داشت ، پایین رفت. . مادر دستهایش را در نماز تاشو داده بود و بین آنها گل رز بزرگ سفید بود.
 
باشد که عیسی مسیح ستوده شود.
 
فرزندان عزیزم ، من از شما متشکرم که عجولانه این تماس من را عجله کردید. من شما را دوست دارم فرزندانم ، شما را دوست دارم. بچه ها ، دعا کنید. فرزندان من ، شر شما را محاصره کرده است ، شما را محاصره می کند و همچنان شما را وسوسه می کند تا شما را به زمین بیاندازد. شما را دلسرد می کند ، باعث می شود شما باور داشته باشید که هیچ فردایی وجود ندارد ، که هیچ عشقی وجود ندارد. اما فرزندان من ، تصمیم گیری در مورد شماست ، این وظیفه شماست که انتخاب کنید چه کسی را دنبال کنید ، چه کسی را دوست داشته باشید ، چه کسی را باور کنید. فرزندان من ، شر شما را وسوسه می کنند ، اما این وظیفه شماست که تصمیم بگیرید که آیا وسوسه شوید یا نه: شما آزاد هستید. خداوند در عشق بی حد و حصر خود شما را آزاد ساخته و شما را بدون توجه به انتخابهای شما دوست دارد. او به هر حال و همیشه شما را دوست دارد. فرزندان من ، با مقدسات خود را با دعا تقویت كنید. ببینید که جهان از شر شیطانی شده است.
 
وقتی مادر این حرف را می زد ، دیدم بسیاری از سایه های سیاه در زیر پاهای او در سراسر دنیا پخش شده است ، و هر کجا سایه ها به آنجا می رسید ویرانی و ویرانی بود.
 
فرزندان من ، دعایی که با قلب ساخته شده است ، با عشق و ایمان واقعی می توانند همه کارها را انجام دهند. 
 
در حالی که مادر این را می گفت ، بسیاری از گلبرگها از گل رز در دستان خود شروع به ریزش کردند ، که با لمس جهان ، به قطره ای از آب تبدیل شد که زمین را بارور کرده و دوباره آن را گل می کند.
 
ببین فرزندان من ، قدرت دعا؛ فرزندانم از دعا خسته نباشید ، از قلب بیکران من دور نشوید. اکنون نعمت مقدس خود را به شما می دهم. با تشکر از شما برای من عجله کردید.
چاپ دوستانه، PDF و ایمیل
نوشته شده در پست, سیمونا و آنجلا.