لوئیزا پیکارارتا - دوران عشق الهی

دوران صلح - دوران واقعی عشق الهی - که به زودی در جهان طلوع می کند ، چنان واقعیت باشکوه و مهیجی است که قبل از بحث درباره جزئیات آن ، باید یک چیز را کاملاً از سخنان عیسی روشن کنیم تا لوئیزا پیکارکارا : همه چیز در مورد بهشت ​​است.

یکی از نگرانی هایی که ممکن است بعد از یادگیری درباره عصر عده ای به ذهنشان خطور کند این است که "ممکن است این یک حواس پرتی از خود بهشت ​​باشد - نهایی "عصر صلح"؟ "

پاسخ ، به سادگی ، این است: اینطور نیست!

عصر صلح به طور واضح قطعی نیست. این دوره کم و بیش مختصر است (چه چند دهه یا چند قرن تفاوت چندانی با هم نداشته باشد) ، دوره زمانی روی زمین ، که به نوبه خود این است - بطور ساده و بی پرده - یک کارخانه تولید مقدس برای جمع آوری بهشت ​​است. عیسی به لوئیزا می گوید:

پایان انسان بهشت ​​است ، و برای کسی که اراده الهی من را دارد منشاء آن است ، همه اعمال او به بهشت ​​می رسد ، و غایتی که روح او باید به آن برسد ، و به عنوان سرچشمه ضرب و شتم او است که پایان نخواهد یافت. (آوریل 4، 1931)

بنابراین ، نباید به خودتان اجازه دهید وقت خود را تلف کنید و فکر کنید که آیا برای عصر صلح زنده خواهید بود. و از همه مهمتر ، شما نباید به خودتان اجازه دهید از همین سؤال بیزار باشید. اوج حماقت پاسخگویی به یادگیری عصر با نگرانی در مورد تأمین وسایل دنیوی برای زندگی به اندازه کافی طولانی برای دیدن آن از روی زمین است. مفهوم شهادت مقدس همچنان باید به شما الهام ببخشد به همان اندازه که همیشه الهام بخش همه مسیحیان بوده است. چه فاجعه ای برای شما خواهد بود که بخواهید این الهام را از دست بدهید فقط به این دلیل که "شما را از توانایی زندگی در عصر محروم می کند!" این مسخره خواهد بود کسانی که در بهشت ​​هستند بیشتر از آنچه که روی زمین است ، عصر صلح را تجربه خواهند کرد. كسانی كه قبل از عصر می میرند و وارد بهشت ​​می شوند ، بسیار مباركتر از كسانی هستند كه قبل از مرگ ، آنها را به عصر تبدیل می كنند.

درعوض ، ما باید مشتاقانه منتظر عصر بمانیم و تلاش كنیم تمام تلاشمان را بكنیم تا آن را تسریع كنیم - همانطور كه ​​عیسی به لوئیزا می گوید ، "مرتباً گریه كنید".بگذارید پادشاهی فیات شما بیاید و اراده خود را بر روی زمین انجام دهید همانطور که در بهشت ​​است!"از آنجا که ما می دانیم که عصر متشکل از شرایط ایده آل زمینی برای ایجاد شکوه ابدی بهشت ​​نیست. در واقع ، خوشبختی عصر بسیار زیاد خواهد بود. اما سرنوشت نهایی ما نیست ، این پایان ما نیست ، و کاملاً از خوشبختی بهشت ​​کمرنگ می شود. عیسی به لوئیزا می گوید:

"... [زندگی در اراده الهی] پیش پرداخت سعادت را که فقط در سرزمین خجسته حاکم است ، می پردازد." (ژانویه 30، 1927) "این دلیل آن است که ما آنقدر اصرار می ورزیم که اراده خود همیشه انجام شود ، تا مشخص شود ، زیرا ما می خواهیم بهشت ​​را با فرزندان محبوب خود آباد کنیم." (6، 1935)

در اینجا می بینیم که عیسی مسیحانه تر آن را بیان می کند: کل برنامه او جمع کردن بهشت ​​با فرزندان محبوب اوست. عصر بزرگترین وسیله برای این منظور است.

اما اکنون که می توانیم از منظر مناسب به پیش بینی عصر عصر نزدیک شویم ، اجازه دهید چیزی را در نظر نگیریم که واقعاً با شکوه خواهد بود! برای این منظور ، بگذارید فقط یک نگاه اجمالی از مکاشفه های عیسی مسیح به لوئیزا در مورد جلال این دوران زندگی الهی را مرور کنیم.

عیسی به لوئیزا پیکارکارا :

آه ، دخترم ، موجود همیشه بیشتر به شر می دوزد. چه تعداد ماشین ویرانی در حال آماده سازی هستند! آنها تا آنجا پیش خواهند رفت که خود را در شر خسته کنند. اما در حالی که آنها خود را در مسیر خود اشغال می کنند ، من خودم را با تکمیل و تحقق Fiat Voluntas Tua خود ("تو را می شود") اشغال خواهم کرد تا اراده من بر روی زمین سلطنت کند - اما به روشی کاملاً جدید. آه بله ، من می خواهم مرد عاشق را گیج کنم! بنابراین ، توجه داشته باشید. من می خواهم که تو با من این عصر عشق آسمانی و الهی را آماده کنی. (8 فوریه 1921)

من با اضطراب منتظر هستم که اراده من شناخته شود و موجودات در آن زندگی کنند. سپس ، من چنان Opulence را به نمایش خواهم گذاشت که هر روح مانند یک Creation-New زیبا ، اما متمایز از دیگران خواهد بود. خودم را سرگرم خواهم کرد من معمار غیرقابل انکار او خواهم بود. من تمام هنر خلاقیتم را نمایش خواهم داد ... چگونه آن را می خواهم چقدر آرزو می کنم آفرینش تمام نشده است. من هنوز زیبا ترین کارهایم را انجام نداده ام. (7 فوریه 1938)

دختر من ، هنگامی که وصیت نامه من پادشاهی خود را بر روی زمین داشته باشد و روح در آن زندگی کند ، ایمان دیگر سایه ای نخواهد داشت ، دیگر احادیثی نخواهد داشت ، اما همه چیز وضوح و یقین خواهد بود. چراغ Volition من ، چیزهای بسیار آفریده شده ، چشم انداز روشنی از خالق آنها را به همراه خواهد داشت. موجودات در هر کاری که او به خاطر عشق به آنها انجام داده است ، با دست خود او را لمس می کنند. اراده انسان اکنون سایه ای از ایمان است. احساسات ابرهایی هستند که نور واضح آن را گمنام می کنند ، و هنگامی که ابرهای ضخیم در هوای پایین شکل می گیرد ، خورشید رخ می دهد: حتی اگر خورشید در آنجا باشد ، ابرها در برابر نور پیش می روند و به نظر می رسد تاریک است که گویی شب بود. و اگر کسی خورشید را هرگز ندیده بود ، باور کردن اینکه خورشید در آنجاست ، دشوار است. اما اگر بادی نیرومند ابرها را برطرف کند ، چه کسی جرات می کند بگوید خورشید وجود ندارد ، چرا که آنها با دست خودشان نور تابش آن را لمس می کنند؟ چنین شرایطی است که ایمان خود را پیدا می کند زیرا اراده من سلطنت نمی کند. آنها تقریباً مانند افراد نابینا هستند که باید دیگران را باور کنند که یک خدا وجود دارد. اما هنگامی که فیات من سلطنت می کند ، نور آن باعث می شود که وجود خالق خود را با دست خود لمس کنند. بنابراین ، دیگر نیازی به گفتن دیگران نخواهد بود. سایه ها ، ابرها دیگر وجود نخواهد داشت. " و در حالی که او این را می گفت ، عیسی موجی از شادی و نور را از قلب او بیرون آورد ، که زندگی بیشتری به موجودات می بخشد. و با تأکید بر عشق ، وی افزود: "چقدر آرزو می کنم که پادشاهی وصیت کنم. این کار مشکلات موجودات و اندوه ما را پایان می دهد. بهشت و زمین با هم لبخند می زنند. اعیاد و جشنهای ما ترتیب آغاز آفرینش را پس می گیرند. ما حجاب را بر همه چیز قرار خواهیم داد تا مبادا اعیاد دیگر هرگز قطع شود. (29 ژوئن 1928)

حال ، همانطور که [آدم] با انجام عمل خود اراده الهی ما را نپذیرفت ، فیات ما زندگی و هدایایی را که تحمل کرده بود ، پس گرفت. بنابراین او بدون نور واقعی و ناب دانش همه چیز در تاریکی ماند. بنابراین با بازگشت زندگی اراده من در موجودات ، هدیه آن از علم تزریق شده باز خواهد گشت. این هدیه از اراده الهی من تفکیک ناپذیر است ، زیرا نور از گرما جدا ناپذیر است ، و آنجا که سلطنت می کند چشم را پر از نور در اعماق روح می کند به گونه ای که با نگاه با این چشم الهی ، او دانش خدا و دیگری را بدست می آورد. چیزها را تا آنجا که ممکن است برای یک موجود ایجاد کرده است. اکنون وصیت من در حال عقب نشینی است ، چشم کور می ماند ، زیرا آن که چشم را متحرک می کند ، رفت ، یعنی می گوید: این دیگر زندگی عملیاتی موجود نیست. (22 مه 1932)

سپس ، بله! آیا این نعمتهایی که Volition من می داند چگونه باید انجام دهد و می تواند انجام دهد ، دیده می شود. همه چیز تغییر خواهد کرد ... وصیت نامه من ، نمایش آن را بیشتر می کند ، تا جایی که جذابیت جدید زیبایی های فوق العاده ای را که قبلاً دیده نشده بود ، برای کل بهشت ​​و سراسر کره زمین شکل دهد. (9 ژوئن 1929)

بنابراین ، هنگامی که اراده الهی و انسان در هماهنگی قرار بگیرند ، تسلط و رژیم به الهی می بخشند ، همانطور که توسط ما خواسته می شود ، طبیعت انسانی جلوه های غم انگیز را از دست می دهد و به همان اندازه که از دست خلاق ما بیرون می آید زیبا باقی می ماند. اکنون ، در ملکه بهشت ​​، تمام کارهای ما براساس خواست او انجام شده است ، که سلطنت ما را با خوشحالی به دست آورد. و اراده ما ، با مخالفت از جانب او ، نعمت های بخشنده ای را اجرا کرد ، و به واسطه تلاش الهی من ، او تقدیس شد و تأثیرات غم انگیز و بدی هایی که سایر موجودات احساس نمی کنند ، احساس نکرد. بنابراین ، دختر من ، پس از رفع علت ، اثرات به پایان می رسد. اوه اگر اراده الهی من وارد موجودات شود و در آنها سلطنت کند ، همه شرارت ها را در آنها از بین می برد و همه کالاها را به آنها و روح و بدن می رساند. (30 ژوئیه 1929)

دختر من ، شما باید بدانید که بدن هیچ کار بدی نکرد ، اما همه بدی ها به خواست بشر انجام شد. قبل از گناهکاری ، آدم زندگی کامل اراده الهی من را در روح خود داشت. می توان گفت که او تا حدی پر از آن شد ، تا حدی که بیرون از آن سرریز شد. بنابراین ، به وصیت من ، انسان نور را به بیرون انتقال می دهد و عطرهای خالق خود - عطرهای زیبایی ، تقدس و سلامت کامل را ساطع می کند. عطرهای پاکی ، استحکام ، که از درون اراده او بیرون آمده مانند بسیاری از ابرهای درخشان. و بدن چنان با این بازدمها مجذوب شده بود ، که دیدن او زیبا ، نیرومند ، درخشنده ، بسیار سالم ، با لطف دلپذیر ، بسیار خوشحال بود ... [[پس از سقوط ، بدن] ناتوان شد و در معرض همه بدی ها قرار گرفت ، به اشتراک گذاری در تمام شرارتهای اراده انسانی ، درست همانطور که در امر خیر مشترک بود ... بنابراین ، اگر اراده انسان با دریافت دوباره زندگی اراده الهی من بهبود یابد ، همه بدی های طبیعت انسانی دیگر زندگی نخواهد داشت ، مانند اگر توسط جادو (7 ژوئیه 1928)

آفرینش ، پژواک سرزمین آسمانی ، حاوی موسیقی ، راهپیمایی سلطنتی ، کره ، آسمان ، خورشید ، دریا است و همگی دارای نظم و هماهنگی کامل در بین خود هستند و پیوسته به آن می روند. این نظم ، این هارمونی و این اتفاق بدون وقفه ، چنان سمفونی و موسیقی تحسین برانگیزی را شکل می دهد ، که می توان گفت مانند نفس اعظم فیات است که به همه چیزهای خلق شده مانند بسیاری از سازهای موسیقی می وزد و زیباترین را شکل می دهد. از همه ملودی ها ، به گونه‌ای که اگر موجودات بتوانند آن را بشنوند ، برجسته خواهند ماند. اکنون ، Kingdom of Supreme Fiat مداحی از موسیقی سرزمین آسمانی و پژواک موسیقی آفرینش خواهد داشت. (28 ژانویه 1927)

[پس از صحبت در مورد لذت های متنوع طبیعت ، از بلندترین کوه تا کوچکترین گل ، عیسی به لوئیزا گفت:] اکنون ، دختر من ، به ترتیب طبیعت انسانی ، عده ای نیز خواهند بود که در حرمت و در حرمت آسمان از آن فراتر می روند. زیبایی؛ برخی خورشید ، برخی دریا ، برخی از زمین گلدار ، برخی از ارتفاع کوهها ، برخی از گل کوچک ریز ، بعضی گیاه کوچک و برخی بالاترین درخت. و حتی اگر انسان باید از وصیت نامه من خارج شود ، من قرن ها را ضرب می کنم تا در طبیعت انسان ، همه نظم و تعدد چیزهای ایجاد شده و زیبایی های آنها را داشته باشم - و اینکه حتی در یک تحسین برانگیزتر و فراتر از آن نیز پیشی بگیرم. راه مسحور کننده (15 مه 1926)

آیا می خواهید این دوره شکوهمندانه از عشق الهی به زودی فرا برسد؟ سپس عجله ورود خود را!

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل
نوشته شده در لوئیزا پیکارکارا, پست.